همانطور که بیشتر شما می دانید، من اخیرا Remote Shiba را راه اندازی کردم، موتور جستجوی مشاغل از راه دور. من اکنون 25 منبع، 25000 شغل دارم که در نتایج جستجو برای Bing در رتبه اول قرار دارند...
و در گوگل یافت نمی شود...
حالا، ممکن است بگویید، اشکالی ندارد، جیم. عنکبوت گوگل هنوز به سایت شما نرسیده است.
مشکل آن این است که دو هفته است.
می دانید، تمام هدف یک موتور جستجو این است که آنچه را که می خواهید پیدا کنید. من خودم 25 خزنده را اجرا می کنم که به دنبال مشاغل از راه دور به صورت ساعتی با یک VPS ده دلاری در هنگ کنگ هستند که در اوقات فراغت خود انجام می دادم. دلیلی وجود ندارد که یک شرکت فناوری بینالمللی تریلیون دلاری با دهها میلیون رایانه نمیتواند سایتها را بهصورت روزانه بهروزرسانی کند، بهویژه با توجه به اینکه اکنون چه مقدار از وب در پشت دیوارهای پرداخت، جوامع خصوصی و برنامههای اختصاصی بالکانیزه شده است.
اگر گوگل نتواند نیم ثانیه وقت بگذارد تا فهرست سایت من را در عرض دو هفته به روز کند، در این صورت فکر می کنم که دیگر چه کاری انجام نمی دهند.
بسیار خوب، من یک حل کننده حرفه ای مشکلات هستم. اگر Google نتواند به طور خودکار سایت من را اسکن کند، شاید بتوانم به صورت دستی به آنها بگویم که سایت من را به روز کنند تا تغییرات جدید را دریافت کنند.
گوگل به من می گوید URL را از کنسول جستجوی گوگل ایندکس کنم، بنابراین من یک حساب کاربری ایجاد می کنم، وارد سیستم می شوم و به صورت دستی URL را اضافه می کنم.
بله، پیکاچو. من هم شوکه شده ام.
اگر ناامید به نظر میرسم، به این دلیل است که من یک پسر مدرسه قدیمی هستم.
ببینید، جستجو در وب قبل از گوگل به این شکل بود. شانس یافتن چیزی که به دنبالش بودید بدون توسل به فهرستی که توسط انسان تنظیم شده یا نشانکهای یکی از دوستانتان وجود داشت، تقریباً به همان اندازه بود که ایلان ماسک امروز هیچ کار احمقانهای انجام ندهد.
و سپس گوگل با یک رابط کاربری زیبا و تمیز عرضه شد که به شما امکان می دهد آنچه را که می خواهید سریع و مختصر پیدا کنید.
ایمیل قبل از جیمیل به این شکل بود. ما احتمالاً روزانه بیش از آنچه انگلیسی ها در طول جنگ جهانی دوم می خوردند هرزنامه دریافت می کردیم.
و سپس گوگل با Gmail عرضه شد، یک رابط وب میل که از سرورهای دور اجرا می شد و اغلب سریعتر از Outlook بود که روی رایانه شخصی شما اجرا می شد، ناگفته نماند که دارای یک فیلتر اسپم عالی بود که همه چیز را می خورد به جز هات داگ اپوکسی Reddit.
نقشه ها قبل از گوگل به این شکل بودند.
سپس Google Maps بیرون آمد و ناگهان، میتوانید از ماوس برای کشیدن نقشه به اطراف استفاده کنید، بزرگنمایی و کوچکنمایی تقریباً آنی بود، و ناوبری بهجای اینکه بر اساس کارهای جادهای انجام شده باشد، با دادههای ترافیک فعلی بهروزرسانی شد. زمانی که دایناسورها در زمین پرسه می زدند.
همه این پیشرفتها زندگی میلیاردها نفر را در سراسر جهان بهتر، سریعتر و آسانتر کردند. آنها در عصری که صفحات پرمشغله مملو از پیوندها، تبلیغات بازشو، متن چشمک زن، و مزاحمت های دیگر از این قبیل بود، نفس تازه ای داشتند.
حالا دو دهه به سرعت به جلو.
ما اکنون در عصری هستیم که نام Google مترادف با مدیریت بد، محصولات لغو شده و هشدارهای حفظ حریم خصوصی است. حتی وبسایتهای تقلید آمیزی از گورستان Google وجود دارد که توسط شرکتهای بزرگی مانند فوربس و The Verge اداره میشود. Stadia یک فاجعه بود، مشتریان پیامرسانی با زمانبندی پرورش خرگوشها جایگزین میشوند، و Google Bard همچنان توسط گپ جدید Bing که توسط GPT4 پشتیبانی میشود، تحت تأثیر قرار میگیرد.
مطمئناً این امکان وجود دارد که Google بتواند وارد عمل شود و دست به کار شود. جستجو، نقشهها، جیمیل و یوتیوب همچنان قوی هستند. Waymo در حال بهبودهای آهسته اما دقیق است. Boston Dynamics در رباتیک مفید گام های بلندی برداشته است. اندروید، علیرغم این همه سوء مدیریت، در برابر iOS اپل ایستادگی می کند.
اما نباید اینطور می شد.
گوگل منابع، استعداد و انگیزه را برای تبدیل شدن به مرکز تحقیقات پالو آلتو (PARC) نسل ما داشت.
اگر شما جوان ها نمی دانید این چیست، دستاوردهای PARC شامل چند پیشرفت بسیار کوچک و بسیار جزئی مانند اترنت، چاپگر لیزری، رابط کاربری گرافیکی، ماوس توپی، ذخیره سازی نوری، WYSIWYG و اولین تجسم چیزی که بعداً به Adobe Photoshop و Microsoft Word تبدیل شد. رابط اصلی مک از کار آنها الهام گرفته شده بود که استیو جابز در سال 1979 از این مرکز بازدید کرد.
گوگل می توانست همین کار را انجام دهد، فقط با استفاده از هوش مصنوعی الگوهای روزانه ما را تشخیص دهد و مشغله کاری را از زندگی ما حذف کند.
آنها بر روی بزرگترین انبار اطلاعات در تاریخ بشریت نشسته اند.
آیا وقت آن نرسیده که دوباره به خلق چیزهای جالب برگردند؟
درباره نویسنده |
|
![]() |
جیم از زمانی که در دهه 90 یک IBM PS/2 دریافت کرد، به برنامه نویسی پرداخت. تا به امروز، او همچنان نوشتن HTML و SQL را با دست ترجیح می دهد و روی کارایی و درستی کار خود تمرکز می کند. |